۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه

تفسير يك خبر!!!


يكى از دوستان كه خودش هم از ايران زده بيرون هفته پيش بنده رو نصيحت ميكرد كه در وبلاگم حرفهايى نزنم كه ديگه نتونم برگردم.من هم بهش گفتم كدوم حرفا؟ اما اين هفته شاهد از غيب رسيد.بفرما اينو كه ديگه من نگفتم .خودشون دارن ميگن.منظورم همين آقاى پاليز داره.فيلم سخنرانيش رو ديدم.مواردى رو گفته كه با كمى بالا وپايين مردم ميدونستن وبراى هم ميگفتن اما ايشون فقط علنيش كرده.يكيش ماجراى هزينه هندوانه روزى صد هزار تومن اسبهاى فايزه خانم هاشمى.
سال 1372 كه در يافتى من بابت يكماه كار در راديو 26 هزار تومن بود، بواسطه آشنايى كه با مالك باشگاه اسواران در كردان كرج داشتم درجريان اين موضوع بودم كه ايشان ماهى 700هزار تومن بابت نگهدارى سه راس اسب از فايزه خانم دريافت ميكند.كه وقتى تعريفش تمام شد من فقط گفتم كه هيهات كه اسبم نشديم!!!بهر حال اين آقاى پاليز دار همونجورى كه خودش هم گفته از بچه جبهه وجنگه وبه عقيده من درست مثل اون بچه هايى كه شور حسينى ميگرفتشون وبه فرموده!!! فرمانده هاشون كه هنوزم سرو مرو گنده هستن ميرفتن جلو در نهايت شهيد شدن عمل كرده.در طول تاريخ هميشه سران نظام هاى مختلف جهان براى تسويه حسابهاى شخصى وسياسى گوشت دم توپ داشتن ودارن. اين آقاى پاليزدار هم يكى از همين گوشتهاست!!!وبهتره به اين موضوع با ذكر يك مثال از دريچه اى ديگه نگاه كنيم. سابقا در تهران كه هنوز آپارتمان وآپارتمان نشينى مثل امروزه معمول ومتداول نشده بود ،اكثرا خانه نشين بودن وبدون استثنا خانه ها حياط داشتن وچاه فاضلاب خانه ها در اين حياط ها بودن.اما هر خانه اى دو چاه داشت.شايد بپرسين چرا؟چاه دوم حكم زاپاس رو داشت ووقتى يكى از چاهها پر ميشد اوستاى مقنى رو صدا ميكردن كه بياد وموضوع رو حل كنه.اونم ميومد ومسير ورودى را عوض ميكرد وميفرستاد به سمت چاه دوم وقبل از اينكه سر چاه اول رو ببنده يا بقول معروف كورش كنه!!!دو عدد جگر سفيد رو مينداخت تو چاه.اين جگر ها بعد از چند وقت مى گنديد وكرم يا انگل توليد ميكرد واين كرمها از اين درياى مواد غذايى!!! استفاده ميكردن وتكثير ميشدن وتا جايى كه اين ذخيره تموم ميشد وشروع ميكردن بخوردن هم واينجورى چاه تخليه ميشد تا دوباره به بهره بردارى(شايدم بهره گذارى)!!!برسه.فكر نمى كنين شايد كرم ها دارن خودشون رو ميخورن؟

هیچ نظری موجود نیست: