۱۳۸۷ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

ناشناس!!!

امروز در يك كامنت يك نفر ناشناس بنده رو به باد فحش وناسزا گرفت كه وبلاگم بسيار مزخرف است واينكه چرا من بخودم اجازه ميدم در هر موردى مينويسم وباز اينكه توصيه كرده بود كه بهتر است كمى بگردم تا بفهمم دنيا دست كيست.اول اينكه بنده در هر موردى كه بخواهم مينويسم وبعد اينكه نمى دانم چرا اين دوست عزيز جرات نداشته ايميلى از خودش بگذارد وذره اى مردانه گى يا شايدم زنانه گى نداشت كه اسمش را بنويسد.من حدود 44سال است كه كامران ملك مطيعى هستم وبا همين نام زندگى كرده ام وپاى تمام حرفامم هستم وازين تاريخ به بعد پاسخ هيچ آدم بى هويت وناشناسى رو نميدم

۱۳۸۷ مرداد ۲۱, دوشنبه

تبعيض!!!

مدتهاست كه حوصله نوشتن ندارم اما ديدم نميشودراجع به اين موضوع روز پدر ومادر ننوشت.سالى يك بار در ايران روز مادر جشن گرفته ميشه كه بچه ها از جيب پدر هديه مناسبى به مادر بدهند كه البته بايد قابل توجه هم باشه وحتما هم طلا يا نقره يا سكه ويه چيزى تو اين مايه ها باشه چون بهشت زير پاى مادران است.اما نوبت به پدر مادر مرده!!!كه ميرسه هديه در حد شورت وزير پيراهن اينجور حرفاست ومن نفهميدم كه بهشت زير كجاى پدراست!!!اما يه شبكه ماهواره اى كه سنگ تموم گذاشت تو روز پدر خودتون ملاحظه كنين