۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

نامه ای به مرحوم سید اسماعیل موسوی


درسته که نباید پشت سر مرده حرف زد اما گاهی وقتها اگه حرف نزنی و نگی  نمیشه.آخه عزیز جان این چه وقت مردن بود.این همه سال عمر کردی و گذاشتی گذاشتی درست تو ایام عید عزم رفتن به جهان باقی کردی؟هیچ پیش خودت فکر نکردی که با این کارت چه ضربه مهلکی به جنبش سبز میزنی؟همین جنبشی رو میگم که علی الظاهر پسرت علمدارو سردمدارشه.مگه نمیدونستی که مردم مبارز این روزها سخت گرفتار برگزاری مراسم نوروزن ونیستن که بیان تو مراسمت شرکت کنن؟مگه نمیدونستی که مردم سخت گرفتار تحریم اخراجی های 3 هستن و دارن از جدایی نادر از سیمین حمایت میکنن.ای بابا ...ای بابا...شما دیگه چرا؟اصلا ازتون انتظار نداشتم.شما که سن و سالی ازتون گذشته بودو بقول معروف سردو گرم چشیده روزگار بودین.نمیشد یخورده دندون رو جیگر بذارین و صبر کنین تا جنبش به پیروزی برسه بعد برین که مردم گرفتار نباشن و بتونن تو مراسمت با شکوه حضور پیدا کنن؟
خدا رحمتتون کنه شما پیش خودتون چی خیال کردین؟خیال کردین ملت ایران مثل اون عربهای مصری سوسمار خورن که چهارده_پانزده روز کارو زندگیشون رو ول کنن واستن تو یه میدون تا دیکتاتورشون بره پی کارش؟نه  الهی نور به قبرت بباره.ما همه چیمون رو حساب کتابه.باید وامیستادی تعطیلات تموم بشه /مردم دیدو بازیدشون رو انجام بدن/مازندرانی ها به سریال پایتخت اعتراض کنن/سیزده بدرشون رو برن و به امید پیروزی سبزه گره بزنن/بعد تصمیم به این کار میگرفتی.یا لااقل تو یکی از این سه شنبه های اعتراضی دست به این عمل میزدی.یا وامیستادی تکلیف پسرت معلوم بشه واز حبس خلاصی پیدا کنه بعد.خدا هرچی خاکته عمر زنده ها کنه!!!

۱ نظر:

محمدعلی گفت...

ببخشید که خیلی تند دارم مینویسم، ولی واقعا از شما انتظار نداشتم، یعنی یه زمانی حتی وقتی رفته بودی اونور دوست داشتم، ولی الان...
نخیر ایشون ایرانی ها رو خوب شناخته بود، میدونست یه سری بازیگر درجه 3 دارن که رفتن اونور شدن چهره ی سیاسی، نشستن تو آرامش به اینایی که تو میدونن از جمله پسر این آقا میگن لنگش کن...
آقا کامران، اولا که شما رو چه به طنازی برادر من، مگه مجبوری راجع به هر قضیه ای از خودت طنز در کنی؟؟؟...
خدا رحمتی دید که این مردم فقط انتظار دارن بقیه یه کاری بکنن، دید بره بهتره...
شما هم اگه واقعا شرایط ایران رو یادت رفته و داری با مصر مقایسه میکنی، بهتره یه بار دیگه اخبار رو بخونی...اونجا که مثل ما مجبور نیستی از فیلتر رد شی...بخون که مردم مصر هم بعد از اعلام بیطرفی ارتش رفتن نشستن تو میدون التحریر...
و اینکه یکی از ویژگی های جنبش سبز که شما درکش نکردی همین سرزندگیشه، یعنی برخلاف انقلاب 57 دنبال مرگ نیستیم که با شعار مرگ بر فلان بیایم...سرزندگی هم در تمام جریان قابل مشاهده است، مردم سه تا سه شنبه اعتراض کردن، ولی عید شد، رفتن به زندگیشون برسن...شما قطعا بیشتر از ما تحت فشار نیستی که داری به زندگی کردن ما در ایام عید تیکه میندازی، جایگاه خودتو بدون برادر من...
باز هم میگم که جنبش سبز زنده است و دنبال بت و مرده پرستی هم نیست...برای این مرحوم و خانواده ی عزیزش هم فاتحه هایی که در ایام عید خونده شد، بیشتر از مراسم باشکوه تشییع جنازه به کار میاد، خدا بیامرزش...
--------------
جواب نظر من رو هم اگه نخواستین به صورت یک بیانیه بدید، همین جا هم بنویسید، میام میخونم...
شاد باشید و بیشتر بیندیشید...