۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۱, شنبه

تنها خور نيستيم!!!

يك مطلب از دوستى بنام على برام فرستاده شده كه حيفم اومد تنهايي بخونم

وجالبه بدونين فقط 16سالشه

سلام شهدا , از جنگ لجم میگیرد


-من پدر شهیدم را دوست دارم
ولی از دوست صمیمیش لجم میگیرد
همان که در ساختمان بنیاد
به خواهرم که برای ازدواج با صادق وام می خواست پیشنهاد ... داد.


-من محمد تقی جانباز را دوست دارم
همان که یک پا دارد,
همان که پایش را دوست دارد.
ولی ستاد مبارزه با سد معبر دشمن بادکنک ها و بسته ی آدامس هایش شده.


-من دایی محمودم را دوست دارم
همان که در فکه قطع نخاع شد,
و رفت روی مین تا بیمارستان صحرایی در امان باشد.
ولی امروز یک سال است که او را از بیمارستان بقیهَ الله بیرون انداخته اند تا به قرب الهی برسد!

-من پسر نه نه سلیمه همان که میگویند فرزندش شهید گمنام است را دوست دارم.
ولی از بنیاد شهید بدم می آید.
چون نفهمید صاحبخانه 2 بار اساس های این پیر زن 79 ساله را در کوچه ریخت.
تفلکی بنیاد! فکر کرده نه نه سلیمه ى محله ى ما هم گم نام است!

-راستی سردار همیشه ذکر و خیرت هست!
خدا امواتت را بیامرزد....
که فتوا دادی یادخانواده ى شهدا باشند.
حرفت عملی شده است!
بابا رحمان 74 ساله پدر 4 شهید بود,
آن قدر از او تجلیل کردی که تفلکی به دلیل پُر بودن آى سی یو های بیمارستان های دولتی از دنیا رفت...!
او را در قطعه ی خانواده ی شهدا خاک کردند.
چه تجلیل با شکوهی!!!

-یادته 2 بار ... ملیارد تومان به برادران دینی مان در فلسطین کمک کردی؟
تا حالا شرمنده ی بچه هایت شده ای؟
ولی آر پی جی زنه لشگر 27 محمد رسول ا... که نمره ی جانبازی هایش از 100 ,75 شده , شرمنده ی دخترش مینا شد.
چون 2000 تومان پول نداشت تا بدهد او در زمستان کفش سوراخش را درست کند.
- سردار اگر دخترت را دیدی بگو پوتین Timberland مشکیش را بپوشد!
اشتباه نکنی ها منظورم همونی هست که پنج شنبه هفته ی پیش با هاش در
کافی شاپ ... واقع در جردن همان جا که با شما 10 دقیقه فاصله دارد نشسته بود...!
چقدر به مانتو و روسریش می آمد!


خدایا
من

شهدا را دوست دارم
جانبازان را دوست دارم
همه را دوست دارم
ولی از سردار لجم می گیرد!
همه در جبهه جنگیدند ولی سردار هنوز هم دارد می جنگد...!

پس جنگ ادامه دارد...
از جنگ لجم می گیرد.

هیچ نظری موجود نیست: